فناوری اطلاعات و کاربرد آن در جنگ های نوین
مقدمه
گسترش روزافزون فناوری های جدید در عرصه های نظامی به ویژه فناوری اطلاعات و ارتباطاتICT شکل ونحوه جنگها را به طور کلی متحول ساخته است. آنچه که امروز از آن به عنوان فناوری اطلاعات و ارتباطات یاد می شود، در گذشتهای نه چندان دور تنها بخشی از یک ارتش را در بر می گرفت که اصطلاحاً «مخابرات» نامیده می شد. نفوذ این فناوری در ارتش های پیشرفته امروزی و در دو بعد نرم افزار و سخت افزار تا حدی است که به جرأت می توان گفت دیگر بخش یا واحدی نظامی نیست که فاقد نشانه ای از این فناوری باشد و بیش از هر چیز، آن دسته از صنایع پیشرفته نظامی که با تکیه بر جنبه های گوناگون فناوری اطلاعات و ارتباطات کار می کنند و کاربران یا به عبارت دیگر سربازان آنها متخصصان ICT هستند، توجه بیشتری را جلب می کنند. در این میان، فناوری ها و تجهیزات ارتباطی نظامی زمینه ساز انجام مؤثر و دقیق فعالیت ها و مأموریتهای نظامی هستند. نقش و اهمیت این بخش از صنایع نظامی همانند دستگاه عصبی در بدن انسان بسیار حیاتی و شایان توجه است. پیدایش سیستم های کنترل و فرماندهی نوین نظامی مانند C4I که انجام اموری نظیر هدایت و نظارت عملیاتی را در شرایط حساس و بحرانی به آسانی امکانپذیر ساخته است، مرهون پیشرفت هایی است در این عرصه صورت گرفته است....
سردرگمی در هنگام جنگ تجربه ای است که هیچ سرباز کارآزموده ای آنرا فراموش نمی کند. حفظ آموخته ها و تداوم کارایی آنها در هنگام نبرد چالشی جدی است. کوشش در انجام این کار در میدانهای نبرد پیشرفته امروزی بدون برخورداری از فناوری عالی و سیستم مخابراتی صحیح و کارآمد نوعی استقبال از خسارت و شکست است. سرباز پیشرفته امروزی عطشی سیراب نشدنی در بهره برداری از تجهیزات نوین ارتباطی دارد تا بدین وسیله اطلاعات مورد نیاز خود و همرزمانش را در محیطی امن میان جنگجویان خط مقدم و نیروها و فرماندهان پشت جبهه به اشتراک بگذارد. نکته مهم و کلیدی در این میان انتخاب و گزینش تجهیزات و فناوری های مناسب از میان طیفی گسترده از صنایع مخابراتی پیشرفته نظامی است که علی الا صول مستلزم برخورداری از تخصص های لازم و دانش روز همگام با آخرین اکتشافات و ابداعات میباشد.
برنامه های جدید و زیادی طی سالهای اخیر تهیه و ارائه شده اند که سرباز امروز و فردای ما را مؤثرتر و پیشرفته تر می سازند و او را با چشم انداز کلی میدان جنگ به شیوه بهتری مرتبط می سازند. برخی از این برنامه ها به صورت ترکیبی از فناوری های فعلی و آتی ساخته شده اند، اما همه آنها در امتداد یک خط و یک وجه اشتراک قرار دارند: ارائه یک هوشیاری ارتقاء یافته به سرباز و فراهم ساختن اطلاعات ضروری که می بایست بین همرزمان و کلیه کسانی که تحت یک فرماندهی قرار دارند، جریان داشته باشد.
سالها پیش این به معنای فراهم ساختن مجموعه ای از رادیوها و تجهیزات فرستنده علائم مخابراتی بود. اکنون جهان ارتباطات تغییر کرده و فناوری نوین همه کارها را آسانتر کرده است، بدیهی است که این ضرورت را نیز سبک تر ساخته است.
از گذشته تا حال
اگر علامت مورس را کنار بگذاریم، تقریباً کلیه انواع سیگنالهای مخابراتی در امتداد امواج هوایی (طی هرگونه برخورد نظامی) حرکت می کنند و در نتیجه، تداخل این امواج و سر در گمی حاصل از آن گاهی اوقات می تواند دیوانه کننده باشد. خوشبختانه اغلب سیگنالهایی که امروزه توسط سربازان ارسال می شود، در قالب بسته های کوچک اطلاعاتی و به صورت خودکار از طریق شبکه های کامپیوتری به دیگر واحدهای نظامی انتقال می یابند. این شبکه ها اطلاعات را مستقیماً و با سرعت بسیار بالا به موقعیت یابهای جغرافیایی جهت تعیین و تشخیص موقعیت مکانی سربازها ارسال میکنند و معمولاً به صورت رمز گذاری شده مخابره می شوند تا از دستیابی افراد غیر مجاز به این اطلاعات جلوگیری شود.
یکی از گزینه های ارسال اطلاعات عبارت است از به کارگیری شبکه های تاکتیکی. شبکه های ارتباطی تاکتیکی نظامی باید قدرتمند باشند و قابلیت ارسال مقادیر حجیم داده ها و صوت را به کلیه اعضای شبکه با سرعت زیاد و به آسانی داشته باشند. همچنین ایمنی و پشتیبانی از گستره عظیمی از کاربران نهایی و کاربردهای آنها از دیگر ویژگی های مطلوب این نوع شبکه ها می باشد. شبکه های کابلی و بی سیم هر دو در این زمینه به کار می روند و استفاده از آنها تا حد زیادی بستگی به نوع مأموریت نظامی دارد.
اما این چیز جدیدی نیست. کاربران نظامی به مهندسی فناوری اینترنت متناسب با نیازهای خود مشغول بوده اند و چندین سال است که شبکه های ارتباطی مناسب و انعطاف پذیری را طراحی و راه اندازی نموده اند. هدف بعدی این است که کلیه رادیوها را در قالب یک شبکه به یکدیگر مرتبط سازند تا انتقال داده ها را با صحت کامل و به موقع امکانپذیر نمایند. شبکه سازی پیشرفته باید استفاده از سیستم های رادیویی سطح بالا را به عنوان گره های اتصال برای انتقال داده ها در زنجیره فرماندهی مقدور سازد. بدین ترتیب فرمانده هایی که دور از خط مقدم جبهه قرار دارند باید بتوانند اوضاع نبرد را از چشم و دیدگاه سربازان درگیر جنگ مشاهده کنند. با این وجود، اجتناب از چنین مدیریت باریک بینانه ای، یکی از چالش هایی است که در برابر طراحان شبکه های جدید جنگی قرار دارد و آنها هم سرگرم غلبه بر آن هستند. این نوع کارکرد شبکه ای برای پیاده نظام، شامل یک سیستم پیامگیر و اطلاعات موقعیتی می باشد.
سیستم های اطلاعاتی با هدف یکپارچه سازی فناوری سیستم موقعیت یاب جغرافیایی در واقع یکی از مسائل یا موانع عمده ارتباطات را برطرف می کنند و آن این است که معمولاً کلیه سربازان با گزارش موقعیت خود و دریافت اطلاعات مربوط به آن موقعیت بر اساس وضعیت استقرار نیروهای خودی و دشمن مواجهند. این امر از آن روی صورت می گیرد که اغلب، عملیات ارسال سیگنالهای نظامی عادی به یک کارکرد نظامی اختصاص دارد. با یکپارچه سازی سیستم موقعیت یاب جغرافیایی، موقعیت هر سرباز به صورت خودکار گزارش می شود و این اطلاعات را می توان در میان کلیه نیروها توزیع نمود.
در فرهنگ قدیم، جنگ بهمعنای دویدن، جاخالی دادن و پرتاب کردن اشیاء به سمت یکدیگر بود. گرچه کمکم پرتاب دستی جای خود را به پرتاب با ماشینهای مختلف بخشید و یا اینکه اختراع باروت باعث شد توانایی پرتابی اشیاء به سمت نیروهای دشمن افزایش پیدا کند. بعد از آن نوبت به سلاحهای خودکار رسید که ارتش آمریکا در آخرین سالهای جنگ جهانی اول از آنها استفاده کرد. گرچه این پیشرفتها بسیار قابل توجه بودند و میتوانستند جنگ را به نفع طرفی که بیشترین امکانات اینچنینی دارد به پایان برسانند اما مشکل آنها این بود که تنها میتوانستند دشمنی را که دیده و شنیده میشود مورد هدف قرار دهد.
از آنجایی که انسان همیشه سعی در پیشرفت داشته است! در این مورد نیز به پیشرفت خود ادامه داد تا مبادا از قافله عقب بماند! اختراع ادوات الکترونیکی و بخصوص رادار نقطه عطفی در این زمینه بود که باعث شد چهره جنگ دستخوش تغییرات اساسی شود. بهاینترتیب کشتیها و هواپیماها قادر شدند بر روی دشمنانی آتش کنند که از آنها چیزی بهجز یک سایه سبزرنگ نمیدیدند. بعد از آن سروکله روباتهای نظامیپیدا شد. موشکهای کروز نمونهای از این روباتهای نظامیبودند که میتوانستند بهطور خودکار ماموریتهایی را انجام دهند که قبلا باید توسط سربازان انجام میگرفت. رادارهای پیشرفتهتر هم که آمدند به خلبانان کمک کردند هواپیماهایی را هدف بگیرند که اصلا قادر به دیدنش نبودند.بهزودی سیستمهای روباتیک از این هم پیشرفتهتر و مستقلتر شدند بهطوریکه جنگافزارهایی ساخته شدند که بهطور خودکار توانایی اکتشاف، ارزیابی هدف، موقعیتیابی، ردیابی، درگیری و در نهایت کشت و کشتار را داشتند. این کار درواقع مدیون ساخت حسگرهای الکترونیکی و پردازشگرهای پیشرفتهای بود که توانایی تشخیص هدف ثابت و سیار و نیز شناسایی روشهایی برای هدایت صحیح و خودکار را به جنگجویان میدادند.
با تمام این پیشرفتها در جنگ و فنآوریهای مربوط به آن امروزه انسانها به اینفکر افتادهاند که سلاح را بهطور کامل از دستان همنوعانشان بیرون بکشند و این بار سنگین را به دوش کامپیوترها بیندازند.
مهمترین اقدام در این زمینه ترقی سیستمهای اطلاعاتی کامپیوتری است که با تکثیر سیستمهای خودکار و نیمهخودکار سیار مثل روباتها ترکیب شده است. بهاینترتیب هم سرعت بالا میرود و هم محدودیتهایی که بهواسطه زمان واکنش در انسان وجود دارد از بین خواهد رفت. سلاحهای مدرن کامپیوتری توانایی درگیری با سرعت نور را دارند. بهطور خلاصه باید گفت سیستمهای نظامیامروزه خیلی سریع، خیلی کوچک و در تعداد خیلی زیاد هستند و باعث شدهاند محیطی بسیار پیچیده از جهت نظارت و کنترل برای انسانها بهوجود آید.
کاربرد فناوری اطلاعات در جنگ
فنآوری همیشه جزء مهمیاز جنگ بوده است. در عصری که تعریف فنآوری همان تعریفی است که از فنآوری اطلاعات میکنند جای تعجب نیست که IT هسته مرکزی شکلگیری و تکامل هر جنگی باشد. ارتشهای دنیا امروزه بر این باورند که "اطلاعات" اصلیترین دستگاه تقویتکننده هر جنگی است. اهمیت اطلاعات در جنگها حتی بیشتر از اهمیت سربازان و سلاحها است.
جنگ اطلاعاتی نشانهای از دوران مدرن ماست. دنیای مدرن ما شدیدا وابسته به انواع فنآوریها و بخصوص کامپیوتر است. جایی هم که وابستگی وجود داشته باشد، سطح آسیبپذیری بالاتر میرود. اقتصاد، سیاست، دولتها و ملتها همگی به کامپیوتر و اطلاعات وابستهاند. برخی صنایع مثل بانکداری، کارخانجات پیشرفته خودکار و یا صنایع شیمیایی و پتروشیمیبدون کامپیوتر و ارتباطات و یا زیرساختهای شبکه نمیتوانند بهدرستی کار کنند و یا حتی از کار خواهند افتاد. درچنین دنیایی فلج کردن، فریب دادن و ازهم گسیختن سازمانها و موسسات از طریق دستکاری و یا انهدام زیرساختهای اطلاعاتی آنها را "جنگ اطلاعاتی" میگویند. طرف این جنگ میتواند یک شخص باشد (مثل خالی کردن حساب بانکی و یا خواندن ایمیل وی) و یا اینکه دولتها و موسسات مهم هک شوند و اطلاعات آنها بهصورت پنهانی بهسرقت رود. همچنین تروریسم اطلاعاتی و نیز مقاصد نظامی(یعنی استفاده از تمامیموارد ذکر شده بههمراه تکنیکهای نظامیبرای رسیدن به اهداف نظامی) از دیگر انواع این جنگ هستند. در نوع نظامیجنگ اطلاعاتی هم از تکنیکهای نرمافزاری استفاده میشود و هم از انواع سختافزاری آن. یک مثال از این گروه را میتوان بمبهایی عنوان کرد که هدف آنها مراکز کامپیوتری و یا دیگر نقاط اطلاعاتی دشمن است. جنگهایی مثل جنگهای الکترونیک، که در آنها علم و عمل از کار انداختن رادارهای دشمن به وسیله انفجار یا پارازیت حرف اول را میزند، چیزی کمتر از یک "جنگ اطلاعاتی" نظامیتخصصی نیست.
در جنگهای اطلاعاتی نیازی به ارتش پرتعداد نیست. درعوض سربازان این جنگ، افرادی هستند که تعداد آنها کمتر از گذشته است اما به اطلاعات آنلاین، که از ماهوارهها و حسگرهای میدان جنگ بهآنها میرسد، مجهز هستند.آنها میتوانند با سرعت نور به محلهایی غیرمنتظره حمله کنند و پیروز شوند. در این جنگ کسی برنده است که بتواند بیشترین اطلاعات را از طرف مقابل کسب کند و آنها را به استثمار بکشد. در چنین جنگی میزان کشتهها نیز در حداقل خود است. در واقع نه تحرک و نه حجم، هیچکدام تعیینکننده نتیجه جنگ اطلاعاتی نیستند؛ درعوض طرفی برنده است که بیشتر میداند.در این جنگ، عملکردهای نظامیبرطبق قوانین متکی بر اطلاعات هدایت میشوند و در آن سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی تخریب میشوند.
فنآوریهای زیادی در این نوع جنگ استفاده میشوند. این فنآوریها بخصوص در زمینه فرماندهی و کنترل، جمعآوری اطلاعات، پردازش و پخش اطلاعات، مکانیابی دوست و دشمن، سلاحهای هوشمند و .... کاربرد دارند. همچنین کورکردن ادوات الکترونیکی نیروی دشمن، پخش پارازیت، اغفال و هجوم سری به اطلاعات و مدارات ارتباطی دشمن از دیگر کاربردهای این فنآوریهاست.
حمله به شبکه بهطوری که ظاهر صفحات وب بههم بریزد، تبلیغات سیاسی آنلاین برای افرادی که به اینترنت دسترسی دارند و مسموم کردن هوای جنگ، جمعآوری دیتا، ازکارانداختن تجهیزات نظامیکامپیوتری مثل رادارها و نیز حمله به زیرساختهای حیاتی دشمن مثل شبکههای ارتباطی و سوخترسانی و ... در طبقهبندی جنگ اطلاعاتی جای میگیرند.
بهگزارش McAfee کشور چین طلایهدار جنگ سایبر است. این کشور متهم به حمله سایبر به هند و آلمان و ایالات متحده است. گرچه خود این کشور اتهام فوق را رد کرده است.
رادار و نظامیگری
رادار یک سیستم الکترومغناطیسی است که برای تشخیص و تعیین موقعیت هدف بهکار میرود. با رادار میتوان درون محیطهایی مثل تاریکی، باران، مه، برف، غبار و ... را که برای چشم غیر قابل نفوذ است دید. اما مهمترین مزیت رادار توانایی آن درتعیین فاصله یا حدود هدف است. کاربرد رادارها در اهداف زمینی، هوایی، دریایی، فضایی و هواشناسی است.
اختراع رادار از یک پدیده فیزیکی و بسیار طبیعی به نام انعکاس الهام گرفته است. همه ما بارها و بارها بازگشت صدا را در مقابل صخرههای عظیم تجربه کردهایم. امواج رادیویی و الکترومغناطیس نیز قابلیت انعکاس و بازتاب دارند و رادار بر اساس همین خاصیت ساده بهوجود آمده است. سادهترین رادارها در حقیقت از یک فرستنده و یک گیرنده رادیویی تشکیل شدهاند. آزمایش اساسی ارسال امواج الکترومغناطیسی بهسوی هواپیماهای در حال پرواز ، بهوسیله یک دانشمند فرانسوی بهنام "پیر داوید" انجام شد. بعد از آن در آغاز جنگ دوم جهانی بود که تکنسینهای انگلیسی موفق شدند، نخستین مدلهای راداری امروزی را بسازند.
همانطور که امواج دریا و امواج صوتی پس از رسیدن به مانعی منعکس میشوند، امواج الکترومغناطیسی هم وقتی به مانعی برخورد کنند، برمیگردند و ما را از وجود آن آگاه میکنند. به کمک امواج الکترومغناطیسی نه تنها از وجود اجسام در فاصله دور باخبر میشویم، بلکه بهطور دقیق تعیین میکنیم که آیا ساکن هستند یا از ما دور و یا به ما نزدیک میشوند. حتی سرعت جسم نیز بهخوبی قابل محاسبه است.
درجنگ جهانی دوم زمانیکه رادار وارد صحنه نبرد شد، انگلستان پایگاههای وسیعی را مجهز به رادار کرد و بهاینترتیب در کارهواپیماهای آلمانی اختلال ایجاد کرد. به عقیده بسیاری از کارشناسان، این رادار بود که آلمان را علی رغم حملههای گسترده هوایی بر روی شهرهایی نظیر لندن ، ناکام گذاشت. همچنین بسیاری از زیر دریاییهایی که تعداد زیادی از کشتیهای حمل و نقل و ناوهای جنگی متفقین را به قعر دریا میفرستادند، با کمک رادارها شناسایی شدند و در عملیات گوناگون خود شکست خوردند. رادارها حتی در توپخانهها ، موشک اندازها و جنگهای زیر دریاییها نیز وارد عمل شدند و توجه قدرتهای بزرگ تسلیحاتی را ، حتی پس از شکست هیتلر و پایان جنگ جهانی به خودشان جلب کردند.
سیستم رادار در ابتدا با روشن کردن فرستنده ، یک دسته موج رادیویی متراکم در آسمان و در جهات مختلف پخش میکند. این ارسال برای چند میکروثانیه صورت میگیرد، حال فرستنده خاموش شده و گیرنده سیستم رادار مترصد دریافت پژواک امواج که به همراه اطلاعات حاصل از پدیده داپلر نیز هستند میماند. امواج رادیویی با سرعتی معادل سرعت نور حرکت میکنند، تقریباً در هر میکروثانیه ۳۰۰ متر را در فضا طی میکنند؛ حال اگر سیستم رادار مذکور دارای یک ساعت بسیار دقیق و قوی باشد، میتواند با دقت بسیار بالایی موقعیت هواپیما را مشخص کند، با استفاده از روشهای خاص پردازش سیگنال برای تحلیل پدیده داپلر بر روی موجهای برگشتی میتوان به دقت سرعت هواپیما را مشخص کرد.
آنتن رادار ، یک دسته پالس امواج رادیویی کوچک (اما قدرتمند) را با یک فرکانس مشخص منتشر میکند. هنگامیکه امواج به یک جسم برخورد میکنند منعکس شده و در اثر پدیده داپلر فشرده تر یا گسسته تر میشوند. همان آنتن وظیفه دریافت امواج منعکس شده را نیز که البته بسیار کمتر از امواج ارسالی هستند بر عهده دارد.
سلاحهای پرانرژی
یکی از سلاحهایی که این روزها در جنگها کاربرد دارد، سلاحهای پرانرژی فرکانس رادیویی هستند. این سلاحها از امواج رادیویی پرقدرت برای از هم گسیختن ادوات الکترونیکی استفاده میکنند. این سلاحها یک نوع از سلاحهای انرژی هدایتشده محسوب میشوند و مشابه تشعشعات الکترومغناطیسی عمل میکنند و ولتاژی مخرب را درون سیمکشیهای الکترونیکی القاء میکنند. این سلاحها معمولا جهتدارند و میتوانند روی یک هدف بخصوص با استفاده از یک رفلکتور سهمیوار متمرکز شوند.
جنگ نوین الکترونیک
در عصر صنعت عامل برتری جنگ بهره گیری از سلاحهای کشتار جمعی و سامانه های مخابراتی همراه با تلفات انسانی زیاد و سرعت عمل کم بود.
در جنگهای پیشرفته امروزی، ارتشی موفق است که از سیستمهای الکترونیکی کمال استفاده را ببرد.
با پیشرفت سلاح ها و سیستمهای الکترونیکی شاخه ای در علوم ایجاد شده است که بدون اغراق در معادلات نظامی دنیا جزء پارامترهای تعیین کننده است. اگرچه علم الکترونیک از همان آغاز در جنگ افزارهای نظامی مورد استفاده قرار می گرفت اما امروز شاخه ای خاص با نام جنگ الکترونیکی بوجود آمده است.
بخشی از جنگ الکترونیکی بهره برداری از طیف الکترومغناطیسی منتشر شده توسط دشمن برای پی بردن به اهداف، توانایی ها و در نهایت استفاده از نقاط ضعف برای ضربه زدن به سیستمهای تسلیحاتی و مخابراتی دشمن و همزمان استفاده از همان طیف برای دستیابی به مقاصد خود می باشد...
به واقع در عصر اطلاعات، اقتدار اطلاعاتی است که موجب تفوق و برتری جنگی خواهد بود.
بنابراین طراحان نظامی به دنبال بهره گیری موثر از سامانه های فرماندهی و کنترل مبتنی بر نظامهای اطلاعاتی و شبکه های رایانهیی ( C4I ) می باشند.
فناوری اطلاعات که شامل نظام های اطلاعاتی، رایانه ای و مخابراتی است، نقش مهمی در سامانه C4I ایفا میکند.
در تعاریف ارائه شده برای فناوری اطلاعات به سه جز اصلی اشاره شده است:
1- جستجو و جمع آوری اطلاعات
2- پردازش و تحلیل اطلاعات
3- انتقال اطلاعات
بدون شک این هر سه جزئی از ارکان C4I محسوب می شوند.
1- جمع آوری اطلاعات با بهره گیری از سنسورها و رادارهای متعدد انجام می شود.
2- رایانه ها به همراه سایر تجهیزات سخت و نرم افزاری وظیفه پردازش، دسته بندی، تحلیل اطلاعات و کمک به فرماندهان جهت تصمیم گیری را بعهده دارند.
3- همچنین از ادوات ارتباطی برای انتقال اطلاعات استفاده میشود.
نتیجه ای که از مطالب ذکر شده تاکنون بدست می آید، توجه را به تاثیرات عمیق فناوری اطلاعات بر جنبههای مختلف جوامع، جلب میکند.
در واقع تاثیر فن آوری اطلاعات بر هر یک از سازمانها و نهادهای دولتی و خصوصی اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و نظامی واضح است.
در جهان امروز شکاف دیجیتالی بین کشورهای پیشرفته و درحال توسعه پدیدار گشته است، مسلماً بی توجهی بیشتر به این مهم موجبات عقب ماندگی غیر قابل جبران از قافله جهانی را بدنبال خواهد داشت.
گسترش انقلاب اطلاعات درجهان، عملیات تهاجمی، نظامی و تاکتیک های جنگی را متحول کرده است.
به صورتی که برای نابودی یا مغلوب یا تضعیف نمودن دشمن دیگر نیاز به جنگ های بزرگ و خونین وفرسایشی نیست.
بلکه های جنگهای اطلاعاتی به تنهایی یا به همراهی عملیات های نظامی کوچک نیز قابلیت وارد نمودن صدمات و لطمات زیاد به دشمن را دارا می باشند....
جنگ اطلاعاتی عبارت است از استفاده از شبکه های الکترونیکی برای تخریب و یا از کار انداختن اطلاعات دیجیتالی و غیر عملیاتی کردن زیر ساخت های اطلاعاتی که می تواند علیه یک جامعه یا نیروی نظامی باشد.
جنگ اطلاعاتی با توجه به نوع هدف و نحوه عملکرد به دو گونه قابل تصور است.
- جنگ سایبر نتیک (CYBERneticWARfare)
- جنگ شبکه ای (NETworkWARfare)
پر واضح است که این دو گونه ی جنگ و عملیات آن چنان در هم تنیده شده اند که نمی توان آنها را جدا از هم بررسی کرد.
این نوع از جنگ ها نیز (در موضع جنگ اطلاعاتی) با هدف از هم گسیختن سیستمهای اطلاعاتی و مخابراتی، سیستمهای کنترل و فرماندهی، ارتباطات، خبرگیری و جاسوسی نیروی نظامی دشمن و غیرعملیاتی کردن آنها در صحنه نبرد و یا در حالت عادی صورت میگیرد.
در 19 ژانویه 1991 در جریان یک یورش هوایی به بغداد، نیروی دریایی ایالات متحده موشکها کروز «تام هاوک»را برای حمل چیزی که نشریه ی «اخبار دفاعی»آن را به عنوان «گروه تازه ای از کلاهکهای بسیار محرمانه و غیر هسته ای با جهش الکترو مغناطیسی »توصیف کرد به کار گرفت تا سیستمهای الکترونیکی عراق را مختل و یا نابود سازد.
این گونه جنگ افزار ها خسارت فیزیکی آشکاری به بار نمی آورند اما میتوانند اجزاء رادار، شبکه های الکترونیکی و کامپیو تری را "بسوزاند".
«لازم به توضیح میدانم که: هرچه قطعات الکترونیکی پیشرفته تر میشوند و کوچک تر میشوند، امواج الکترومغناطیسی با فرکانس پایین تر و شدت کمتری لازم است تا در کارشان اختلال ایجاد کند و استفاده از "بمب های الکترومغناطیسی" به عنوان یکی از اجزای جدا نشدنی در کنار کلاهکهای اتمی و... هم اکنون مد نظر است و هم اکنون استفاده میشود تا قبل از و یا هم زمان با انفجار بمب تمام قطعات الکترونیکی و ارتباطات مخابراتی مختل شده و مثلا اگر هلیکوپتری و.. در حال پرواز باشد و یا موشکی از سپر دفاعی ضدهوایی به سمت موشک مهاجم شلیک شود در کارش اختلال ایجاد میشود و نابود میشود»
اهمیت برتری اطلاعاتی در جنگ شبکه ای و سایبرنتیک
توانمندی گردآوری، پردازش و انتشار جریان بیوقفهای از اطلاعات، ضمن بهرهگیری یا جلوگیری از توانایی رقیب در انجام همان کار. حاصل این امور برتری اطلاعاتی خواهد بود.
اطلاعات، پردازش اطلاعات و شبکههای ارتباطی، هسته اصلی تمامی فعالیتهای نظامی اکنون به شمار میآیند.
در طول تاریخ فرماندهان نظامی به برتری اطلاعاتی همواره به عنوان یکی از عوامل موثر در کسب پیروزی نگریستهاند.
با این همه ”انقلاب اطلاعاتی“ کنونی، نه تنها در حال ایجاد تغییرات کمی در محیطهای اطلاعاتی است بلکه باعث تغییرات کیفی در محیط اطلاعاتی نیز می گردد به طوری که ما به واسطه ی این انقلاب اطلاعاتی شاهد تغییرات ژرفی در نحوه انجام عملیاتهای نظامی خواهیم بود.
در حقیقت، توانمندیهای اطلاعاتی چنان با سرعت در حال پیشرفت است که هر لحظه امکان تولید توانایی های جدید درکسب ایدهها، تدوین مفاهیم عملیاتی و توسعه ظرفیت ارزیابی نتایج، وجود دارد.
هر چند که هدف دستیابی به برتری اطلاعاتی تغییر نخواهد کرد، ماهیت، حوزه و قوانین حرکت، مستمراً در حال تغییرات بنیادین است.
تغییرات کیفی در محیط اطلاعاتی، شالوده مفهومی ”برتری اطلاعاتی“ را از مرز جمعآوری اطلاعاتِ بیشتر یا حتی بهتر فراتر میبرد.
عبارت "برتری" بر حالت یا وضعیت، عدم تعادل به نفع یکی از طرفین دلالت میکند.
برتری اطلاعاتی از طبیعتی گذرا برخوردار میباشد و باید به وسیله نیروی مشترک و از طریق اجرای عملیات اطلاعاتی ایجاد و حفظ شود.
با وجود این، ایجاد برتری اطلاعاتی به خودی خود هدف محسوب نمی گردد. برتری اطلاعاتی تنها زمانی که به نحو کارآمدی به دانش و تصمیمات برتر تبدیل گردد، برای نیروها ”مزیتی رقابتی“ فراهم خواهد کرد.
نیروی مشترک باید قادر باشد تا از اطلاعاتِ برترِ مبدلشده به ”دانش برتر“، در جهت رسیدن به ”برتری تصمیمگیری“ بهره گیرد (تصمیمگیری بهتر و اجرای سریعتر آن نسبت به رقبا؛ یا در موقعیتهای غیر رزمی، تصمیمگیری با سرعتی که به نیرو امکان میدهد تا به شکلدهی یک موقعیت یا واکنش در برابر تغییرات و انجام ماموریت خود بپردازد).
برتری تصمیمگیری به خودی خود از برتری اطلاعاتی ناشی نمیگردد، بلکه تطابق سازمانی و دکترین، آموزش و تجربیات مربوطه و وجود سازوکارها و ابزار فرماندهی و کنترل مناسب نیز مورد نیاز میباشد.
جنگ خاموش (غیر نظامی ها به عنوان سربازان نرم)
شورای ملی تحقیقات آمریکا در گزارشی تحت عنوان«رایانه ها در خطر» اعلام میکند: «تروریست فردا ممکن است بتواند با یک صفحه کلید بیش از یک بمب خسارت وارد کند»
در مورد ویروسهای کامپیوتری که می توانند داده هارا نابود کنند زیاد حرف زده شده است.
این ویروسها و کرمها (تروژنها) می توانند پیامهای دروغین الغا کنند و سوابق را تغییر دهند و با جستجو کردن اطلاعات و انتقال دادن آنها به حریف دست به جاسوسی بزنند.
اگر این ویروسها به شبکه های مناسب و مد نظرشان دست پیدا کنند دست کم از لحاظ تئوری میتوانند جنگ افزارها را تجهیز کنند، آنها را خنثی کنند و یا نشانه گیری شان را تغییر دهند.
سیستم های اطلاعات، برای عمل آوری، با همه ی این کارویژه ها سر و کار پیدا میکنند.
به واقع که جدا کردن ارتباطات از کامپیوتر ممکن نیست و حفاظت سیستم دانش نظامی مستلزم تامین ضد اطلاعات است.
دیگر اینکه، برتری در جنگهای شبکه ای و سایبرنتیک مستلزم وجود اطلاعات فوق العاده روشن و تکنیک های تازه و کامپیوتری برای کسب آنهاست.
سخن "کنت دو مارانژ" (count de marenches) (قبلا رئیس سازمان اطلاعات فرانسه بوده است) درست به نظر می رسد:«دقت اطلاعات شخصی میتواند مهم تر (کارآمدتر) از تسلیحات هدایت شونده دقیق باشد»
پافشاری در جنگهای دوران صنعتی بر گردآوری اطلاعات به شکل انبوه با ابزارهای تکنولوژیک، به از کار افتادن تحلیل منجر شد.
آنقدر "پوشال" از راه گیرنده ها، ماهواره ها و دستگاههای مسافت یابی و ناو بری صوتی«سونارها» Sound navigation and ranging)) فراهم آمد که پیدا کردن «گندم»مخلوط با آن دشوار بود.
در واقع تحلیل گران به واسطه ی حجم انبوه داده ها قادر نبودند از پس«گرفته ها»برآیند و آن را به صورت اطلاعات بهنگام و مفید در آورند.
در واقع این امر نتیجه ی تاکید بر کمیت به جای کیفیت بوده است.
در واقع در سیستمهای قدیمی به علت طبقه بندی و دسته بندی بیش از حد اطلاعات حتی "محصول تحلیلی" با کیفیت بسیار بالا اکثرا در زمان مناسب به دست شخص مورد نظر نمی رسید.
در واقع این سیستمها قادر به انتقال «درست و به هنگام»اطلاعات به دست کسانی که بیشترین نیاز را به ان دارند نبودند.
کاری که در دوران فرامدرن صورت گرفته، افزایش انفجار آمیز مقدار اطلاعات (از جمله اطلاعات گمراه کننده) در حال گردش در سرتاسر جهان بوده است.
انقلاب کامپیوتری، چند برابر شدن ماهواره ها، گسترش دستگاههای تکثیر داده ها، گسترش شبکه های الکترونیکی بویژه اینترنت، و ماهواره های پخش مستقیم و انبوهی از دیگر تکنولوژی های بررسی و پخش اطلاعات، جریان وسیع و جاری از اطلاعات و داده ها و دانش را پدید آورده که اینک به اقیانوس پهناوری از پندارها، نمادها، آمارها، کلمات، و اصوات میریزد و پیوسته در حال گسترش است.
مطمئنا در چنین وضعی مهمترین ابزار برای انتخاب و برگزیدن بهترین ها استفاده از سیستم تحلیل گری است که علاوه بر داشتن سرعت لازم، اطلاعات را با کیفیت برتر دسته بندی وارائه نماید و در دست رسته هایی که مورد نیازشان است قرار دهد.
نقش بی بدیل ماهواره ها برای عدم حضور فیزیکی
طراحی سیستم های پیشرفته تصویربرداری ماهواره ای با قابلیت های برتر و توانمندی بالای نظارت، به عنوان یک پیشرفت بزرگ علمی و عرصه توسعه فناوری های ارتباطی محسوب می شوند.
بنابر این نمی توان از نظر دور داشت که کشورهای پیشرفته و صاحب فناوری ساخت ماهواره به دنبال به دست آوردن امکانات گسترده تر در بهره گیری از فضا به منظور برتری های اطلاعاتی بر دیگر کشورها هستند.
در این میان سنجش از دور به عنوان علمی با گستره وسیع قادر است با بهره گیری از ماهواره ها به اندازه گیری و ارزیابی عوارض بر روی زمین، هوا و دریا بدون حضور فیزیکی بپردازد.
سنجش از دور در آغاز در انحصار اهداف نظامی و امنیتی بود که با پایان جنگ سرد در اختیار اهداف صلح جویانه نیز قرار گرفت.
در واقع ماهواره ها را باید مولود مبارک جنگ و نظامی گری دانست، مولودی که رفته رفته در حوزه های غیرنظامی کارآمد و ارزشمند شد و اکنون به عنوان ابزار جادویی برای برتری های همه جانبه اطلاعاتی کشورهای صاحب این فناوری و پیروزی بدون جنگ در جهان مطرح است. اما مشکل کشورهای توسعه نیافته در بهره برداری از این فناوری هزینه بالای دسترسی و بهره برداری از آنست که سبب شده این کشورها به سیستم های کشورهای پیشرفته وابسته باشند. در همین حال و با رشد فناوری فضایی و مینیاتوری شدن این سیستم ها، دسترسی ارزان به فضا ممکن شده و بسیاری از کشورهای در حال توسعه را بر آن داشته که با توسعه ماهواره هایی با قابلیت های ارزان تر سیستم ملی سنجش از دور خود را گسترش دهند.
تامین ارتباط مخابراتی اضطراری در زمان جنگ
گرچه 60 درصد ماهواره های ساخته شده , جنبه نظامی دارند, که این اهمیت استفاده ازماهواره را در کاربرد نظامی آن روشن می کند, هنوز مطالب زیادی در مورد آنها منتشر نشده است ماهواره های نظامی، اطلاعات بسیار دقیق و مفیدی راجع به زاغه های مهمات در زیر زمین , مقر تانکها و خودروهای نظامی , محل استقرار نیروها, مراکز تجمع و آرایش و جابه جایی نیروها و تعداد آنها را به طور تقریبی جمع آوری وبه مراکز مشخصی می فرستند..
درجریان جنگ خلیج فارس ,ماهواره های "جاسوسی عکاسی آمریکا" بیش از12 باردر روز از قلمرو فضایی عراق عبورمی کردند ودرهر عبور, صدهاعکس و تصویرازاوضاع گوناگون این کشور در اختیار فرماندهان نظامی قرار میدادند.
این عکسها از طریق ماهواره های مخابراتی. نظامی خاصی به منطقه نبرد فرستاده و در آنجا توسط گیرنده های متحرک دریافت می شد.
تا این قسمت از بحث دیدم که دنیای جنگ از آنجایی که "یک دستگاه فاکس " به عنوان خرج اضافه و وسیله ای اضافی در جنگ تلقی میشد چگونه به جایی رسید که گیرنده های ماهواره ای (gps- pda) و کامپیوترها و... به جنگ راه پیدا کرد و به عنوان وسیله ای عادی در جنگ ها (- جنگ کره - جنگ خلیج و جنگهای اخیر عراق و افغانستان و.... ) به کار گرفته شد.
ماهواره های جاسوسی
ممکن است تاکنون زیاد واژه ماهواره های جاسوسی را شنیده باشید اما واقعا این ماهواره ها تا چه اندازه واقعیت داشته و چه توانایی های را دارند؟ در این مقاله تا حدودی با پاسخ این سئوالات آشنا خواهیم شد.
ماهواره های جاسوسی قادرند اطلاعات کشورهای مختلف جهان را بدون اطلاع آنها جمع آوری کرده و در اختیار سازمانهای جاسوسی خود قرار دهند. این ماهواره ها قادرند از اجسام روی زمین تصاویر رنگی با کیفیت بالا تهیه نموده و آنها را تحت کنترل خود قرار دهند . این ماهواره ها میتوانند حرکت یک نفر را بر روی زمین مشاهده کرده و مختصات مکانی او را تعیین کنند. این ماهواره ها حتی قادرند در خلال شب و یا هوای ابری بوسیله تجهیزات پیشرفته خود اقدام به عکسبردای کنند.
عموما ماهواره های جاسوسی بمنظوری جمع آوری اطلاعات نظامی دیگر کشورها و شناسایی استعدادهای نظامی آنها بکار برده میشود. این ماهواره ها همچنین اقدام به جمع آوری رادیویی دیگر کشورهانموده و مکالمات رادیوی آنها را مورد استراق سمع قرار می دهند . این اطلاعات ممکن است مربوط به مکالمات تلفنی ، ارتباطات فکس ، تلفنهای موبایل ، حتی ارتباطات اینترنتی کشورهای دیگر باشد.
این ماهواره ها می توانند در تمامی مدارهای زمین قرار بگیرند . اما عمده ترین فعالیت آنها در مدار پایین زمین است تا بتوانند تمام نقاط زمین را تحت پوشش خود قرار دهند.
از این ماهواره ها همچنین میتوان بعنوان پایگاه های نظامی فضایی استفاده نمود و حتی کلاهک های هسته را در آنها مستقر نمود.
ماهواره های نظامی را می توان به چهار شکل کلی تقسیم بندی کرد.
1- ماهواره های عکسبردای اپتیکال
این ماهواره ها مجهز به دوربینهای عکسبرداری با لنزهای بسیار پرقدرت هستند و میتوانند تصاویر دیجیتالی دقیقی از اجسام روی زمین تهیه کنند. تصاویر تهیه شده توسط این ماهواره ها اپتیکال بوده و تنها از مناطقی تهیه میشود که در پوشش نور خورشید قرار داشته باشند . این ماهواره میتوانند تصاویر سه بعدی از اجسام روی زمین تهیه نموده و قادرند ارتفاع اجسام را نیز تخمین زده و اطلاعات وسیعی از این طریق جمع آوری کنند.سالیان مدیدی ماهواره های عکسبرداری بصورت فوق سری محسوب می شدند، اما امروزه این ماهواره ها خدمات خود را بفروش می رسانند و هر کس می تواند از آنها بهرمند گردد.
با این وجود ماهواره های عکسبرداری جاسوسی توانایی خود را افزایش داده و اکنون قادرند اجسام کوچکی به اندازه یک پرتغال را مشاهده کنند. و قادر هستند از آنها فیلمبرداری کرده و بطور مستقیم به زمین مخابره کنند.از این ماهواره ها در فعالیتهای نظامی بسیار استفاده می گردد. و در حملات نظامی از این ماهواره ها برای هدایت موشکها نیز استفاده میگردد.
2- ماهواره های عکسبرداری راداری
ماهواره های فوق دارای تکنولوژی پیشرفته تری بوده و از طریق امواج رادیویی و مادون قرمز اقدام به مشاده و تصویر برداری از مناطق مختلف زمین مکنند. با این تکنیک حتی میتوانند در خلا شب و یا از میان لایه های ابری اقدام به جمع آوری اطلاعات کنند. اینگونه ماهواره ها با ارسال امواج رادیویی با طول موجهای بسیار کم و در یافت انعکاس این امواج اقدام به شناسایی، جهت یابی ، تعیین سرعت ، مشخص نمودن جنس اجسام و... می کنند. ماهواره جاسوسی LACROSSE از این نوع می باشد.
3- ماهواره های جمع آوری الکترونیک
این ماهواره ها از سیستم های بسیار پیشرفته الکترونیکی بمنظور جمع آوری سیگنالهای رادیوی و استراق سمع آنها برخوردار هستند. این ماهواره ها هنگامی که در فراز منطقه ای قرار بگیرند اقدام به شناسایی و جمع آوری سیگنالهای رادیویی آن منطق میکنند. همچنین این ماهواره دارای دیکشنریهای کامپیوتری قدرتمندی هستند که به نسبت به علائم ، واژه ها ، کلمات خاصی حساس شده اند تا از میان اطلاعات پراکنده رایویی اطلاعات مورد نظر خود را شناسایی و جمع آوری کنند.
4- ماهواره های ارتباط نظامی
مآموریت این ماهواره فراهم ساختن فضای ارتباطی امن جهت ارتباطات نظامی در سراسر جهان میباشد . ارتباطات رادیویی این ماهواره بصورت دیجیتالی و در طیف گسترده رادیویی برقرارمی شود و از تکنیک های هوپینگ فرکانس و هوپینگ زمانی با رمزهای بسیار پیشرفته استفاده میکند . امکان شنود و یا پارازیت این ارتباطات بهیچوجه امکان پذیر نبوده و ارتباطات امنی را برای نظامیان مهیا می کند.
ماهواره های جاسوسی از سال 1960 توسط ایالات متحده امریکا و اتحادیه جماهیر شوروی مورد استفاده قرار می گرفته اند. اولین سری ماهواره های جاسوسی امریکا ماهواره (Discover ) نامیده می شد. از آنجا که این ماهواره ها عمدتا در مدار قطبی زمین قرار می گیرند ، می توانند از تمام نقاط زمین اقدام به عکسبردار و جمع آوری اطلاعات نمایند.
سری بعدی ماهواره های جاسوسی امریکا با نام رمزی (KEYHOL ) یا KH مورد استفاده قرار میگرفتند. این ماهواره در مدار پایین زمین حدود 128 کیلومتری اقدام به عکسبرداری و جمع آوری اطلاعات می نمود.
ماهواره KH-9 سری دیگری از ماهواره های جاسوسی امریکا بود که دارای وزنی حدود 30000 پوند و با نام مستعار BIG BIRD شناخته می شد. این نام را بخاطر حجم بزرگی که این ماهواره داشت انتخاب کرده بودند.این ماهواره قادر به جمع آوری اطلاعات از میان لایه های قطور ابر و یا در تاریکی شب هستند.
ماهواره جاسوسی KH-11 با نام مستعار Kennan در سال 1976 مآموریت خود را آغاز نمود . این ماهواره در مدار همزمان خورشیدی قرار گرفت .از دید هر ماهواره در مدار سنکرون زمین خورشیدی ، خورشید همواره دارای زاویه ثابتی نسبت به اجسام روی زمین است . انتخاب این مدار به این منظور بوده که بتوان از طریق تغییر سایه اجسام به ارتفاع آنها پی برد.
این ماهواره همچنین ازدستگاهی با تکنولوژی جدیدی برای تهیه عکسهای با کیفیت استفاده میکرد.
تکنولوژی CCD در سال 1969 توسط Bell Labs امریکایی اختراع گردید. این دستگاه سبک دارای سنسورهای بی نهایت حساس برای عکسبرداری از اجسام است . حساسیت این وسیله 15 برابر بیشتر از فیلم های عکاسی بوده و سطح CCD از سلولهای مشبک مستطیل شکلی که دارای حساسیت نوری میکروسکوپی است تشکیل شده اند. هنگامیکه تصویر یک جسم بر روی این صفحه قرار بگیرد سلولهای آن متناسب با میزان نور تولید جریان الکتریکی می نماید.
بوسیله این شبکه حساس تقریبا تمامی سلولهای نوری بشمارش در می آیند. بوسیله این تکنولوژی که بر روی لنزهای پرقدرت دوربینهای ماهواره های جاسوسی قرار میگیرند ، تصاویر بسیا ر واضح و با رزولیشن بالا می توان تهیه کرد.
ماهواره جاسوسی LACROSSE
این ماهواره در دسامبر 1988 توسط آژانس فضای امریکا NASA طراحی و ساخته شد. مبلغی بالغ بر 500 میلیون دلار هزینه ساخت این ماهواره گردید. ویژگی ماهواره LACROSSE همانند دیگر ماهواره های جاسوسی در میزان حساست عکسبرداری آن می باشد.
این ماهواره طیفی از انرژی مایکرویو را بر طرف زمین گسیل داشته و سیگناهای ضعیف منعکس شده از سطح زمین را دریافت میکند. بر این اساس ماهواه قادر خواهد بود اجسام روی زمین را حتی در هنگام شب و یا از میان توده های ابری مشاهده کند.
این ماهواره برای تولید انرژی لازم خود از پنلهای خورشیدی بسیار بزرگی استفاده میکند که نسبت به سایر ماهواره ها بسیار قابل ملاحظه می باشد . همچنین این ماهواره از آنتنها ی مستطیل شکل بزرگی با ابعاد 16متر طول و 4 متر عرض برخوردار می باشد. این سطح مستطیل شکل خود از آنتنهای افقی وعمودی کوچکی تشکیل شده است که در دریافت سیگنالهای ضعیف زمینی بسیار مفید می باشند.
ماهواره LACROSSE همچنین از تکنولوژی SAR برخوردار می باشد. این سیستم راداری ماهواره را قادر می سازد تا از میان تاریکی ، توده های ابری و یا مه بتوان تصاویری تهیه کند . این تکنولوژی در ماهواره Radarsat نیز بکار گرفته شده است. با این وسیله میتوان اجسام با طول یک متر را مشاهده کرد که این میزان برای مشاهده ادوات نظامی ضروری است .
علارغم سایر روشهای عکسبرداری که تصاویر بصورت پیوسته و یکجا ثبت می گردند ، در این روش تصویر بصورت اجزاء کوچک لحظه ای تشکیل می گردد.
مسابقه رمز گشایی کد بین رایانه جنگ جهانی دوم و رایانه شخصی
یک رایانهی رمزشکن جنگ جهانی دوم که برای رهگیری پیامهای نازیها طراحی شده بود، بازسازی شده و مسابقهی رمزگشایی یک پیام رادیویی رمزی را به یک رایانهی رومیزی واگذار کرد.
به گزارش بخش خبر شبکه فن آوری اطلاعات ایران، از ایسنا، طبق اعلام موزهی ملی رایانشی انگلیس که این مسابقه را تدارک دیده بود از زمانی که چرچیل فرمان نابودی مدلهای این رایانههای سری را داد، پس از 60 سال این نخستین بار است که دستگاه Colossus مورد استفاده قرار گرفته است.
بر اساس این گزارش چرچیل واهمه داشت که در صورت فاش شدن جزئیات تکنیکی این رایانه امنیت ملی انگلیس مورد تهدید قرار بگیرد.
Colossus که اولین رایانهی قابل برنامهریزی جهان بود، این مسابقه را در سه ساعت و 35 دقیقه کامل کرد.
کارشناسان برای ساخت مجدد رایانهی Colossus با استفاده از طراحیهای به سرقت رفته و اطلاعات جمعآوری شده از کسانی که به ساخت مدلهای اصلی کمک کرده بودند، 14 سال زمان صرف کردند.
نتیجه گیری
شتاب کوانتومی فناوری اطلاعات و ارتباطات در زمینه های گوناگون از جمله حوزه های دفاعی و نظامی، گرایش های نوین و جدیدی را در میان طراحان و سازندگان صنایع نظامی به ویژه تجهیزات و نرم افزارهای ارتباطی تاکتیکی به وجود آورده است.
یکی از این گرایشهای جدید، شبکه های ارتباطی تاکتیکی نظامی است. بدیهی است این نوع شبکه ها با توجه به ضروریات حوزه های نظامی و دفاعی می بایست از ویژگی های خاص از جمله یکپارچگی و امنیت برخوردار باشند. گسترش کاربردی این شبکه ها در میدان جنگ و در میان سربازان، آنها را تبدیل به بایتهایی می کند که در میدانی بزرگتر که میدان ارتباطی نبرد می باشد، به ایفای نقش می پردازند. طراحی و راه اندازی شبکه ارتباطی پیشرفته و امن با استفاده از به کارگیری پروتکل های جدید ارتباطی اولین گام در این مسیر است. بدون شک فرماندهان و طراحان جنگ خواهان مشاهده اوضاع میدان نبرد از چشم سربازان خود می باشند. تجهیزات و نرم افزارهای شبکه ای مناسبی هستند که می توانند چنین دیدی را برای فرماندهان فراهم سازند، ضمن آنکه حوزه فرماندهی و نظارت آنها را با استفاده از سیستم های بی سیم و دوربرد به سراسر جبهه های نبرد لحظه به لحظه گسترش می دهند.
از سوی دیگر، تجهیزات ارتباطی ماهواره ای به ویژه موقعیت یابهای جغرافیایی نقشی تعیین کننده در هدایت و ارتباط مستمر سربازان در سخت ترین شرایط جنگی بر عهده دارند. علاوه بر این ارتباطات کابلی با توجه به ضریب امنیتی بالا همچنان ارزش خود را حفظ نموده اند و شرکت های تولیدی بسیاری در حال ارتقای کیفیت محصولات خود از نظر مقاومت و سرعت انتقال داده ها می باشند. در پرتوی رقابت موجود میان تولیدکنندگان صنایع ارتباطی تاکتیکی، نیروهای نظامی دیگر کشورها نیز می توانند از دستاوردهای حاصل شده بهره مند شوند، اما نکته کلیدی در شناخت این فناوری ها و آگاهی از ویژگی های فنی آنهاست به نحوی که در درجه اول نقاط ضعف و قدرت آنها مشخص شود و در درجه دوم امکان ساخت نمونه های ابتکاری و داخلی متناسب با نیازهای نیروهای مسلح فراهم گردد.
منبع:http://www.liaee.blogfa.com